سفر تابستونی.....

ظهر چهارشنبه 24 تیر بعد از کلاس خوشنویسی سفر 4 روزه ای رو شروع میکنیم...عصر حول و حوش هفت نیم عصر رسیدیم...شب اول ییلاقات ماسال محل استقرار همیشگی اقامت کردیم و تا فردا قبل از ناهار حرکت کردیم به سمت شهر تالش... و اقامت توی یکی از جذاب ترین ییلاقات این شهر بنام آق اولر که اولین تجربه و یکی از کم نظیرترین ها بود... سوباتان رو فاکتور گرفتیم بخاطر خشکی طبیعت و طی مسیری طولانی و جاده ناهموار و بقولی خاکی... ترجیح دادیم از جاده جنگلی بسیار زیبای اسالم به شهر خلخال بعدم اردبیل البته قبلش يه سر به درياجه نيو Neo زديم خيلي خوشكل بود و در نهایت محل استقرارمون سرعین سومین شب رو گذاران کنیم... صبح روز شنبه به نوبت استخر آب گرم...که اولین تجربه شما بود... روز بارونی و فوق العاده جذابی رو سپری کردیم...قبل از ظهر در سومین روز سفر حرکت به سمت تبریز و مقصد اصلیمون دهکده توریستی کندوان بود...بعد از 11 سال دومین تجربه دیدار از این مکان فوق العاده نصیبمون شد البته با کلی تغییرات مصنوعی.....و ازدحام جمعیت مواجه شدیم...شانس با ما یار بود و یه دوست قدیمی که توی اولین تجربه دیدار از این دهکده آشنا شده بودیم رو با یه مقدار پرس و جو پیدا کردیم و تجدید دیدار و خاطره شد... شب رو همونجا توی یکی از همون خونه های استثنایی و سنگی روی کوه به صبح رسوندیم بعد از خرید گردو و عسل که از قبل چشم داشتم و مقداری خشکبار و سبزیجات کوهی همراه با کوله باری از انرژی بعد از صرف صبحونه زدیم بیرون و حرکت به سمت شهر اسکو به قصد عکاسی از قدیمی ترین درخت چنار دنیا که عمرش بیشتر از هزار ساله... البته که 11 سال پیش هم با همین درخت با عظمت کلی از قبل خاطره به صورت عکس و فیلم داشتیم..ولی به دوباره دیدنش می ارزید......آخرین ناهار سفرمون رو توی یکی از رستوران های شهر زنجان و بلافاصله حرکت...بعد از قزوین گرفتار طوفان و بارون و ..که همین مسئله باعث شد که به کندی ولی خوشبختانه به سلامت سفرمون به پایان برسه...ناکفته نماند که تمام این مدت خنکا و سرمای هوا به همراه بارون نصیبمون شد که من عاشقشم....شکر دنا جون هم همکاری کرد و باعث شد یکی دیگه از بهترین مسافرت ها واسمون رقم زده بشه......