بارون بهاری و جشن پایان تحصیلی
w0o0ow یعنی بارون داره میاد، چه بارونی.....شکر....
جشن پایانی سال تحصیلی در حالیکه بارون میبارید و ما توی سالن زیر چیلر یخ میزدیم، به بهترین نحو برگزار شد...
واقعااااااااا از صمیم قلب تبریک و خسته نباشید میگم به کادر محترم مجتمع م....خدا قوت....شاد شدیم....
خوشبحالتون که 3 هفته بود تمرین جشن داشتین هر روز.....اونم همراه با عمو موسیقی...
دختر گلم عاااااااالی درخشیدی....عالی... با اینکه از صبح با احساس سرماخوردگی بیدار شدی.....به سرعت من و بابا واست زادیتن تجویز کردیم D: و بستیمت به سوپ و دارو....که هر طور شده به جشن امرووز برسی که رسیدی خداروشکر... ولی قشششننگ آبریزش بینی داری، بخصوص از وقتی برگشتیم خونه...
در حالیکه کنار پنجره با صدای بارون و استشمام هوای مطبوع بهاری نشستم، دارم واست مینویسم...
الان آماده خوابی بیام واست کتاب بخونم.....مث همیشه، به دیده منت....
سر فرصت میام و خاطره این روز به یاد ماندنی رو مینویسم.....
دوستت داریم عروسک خواستنی ام :-*