ساینا ساینا ، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات ساینا

یا من اسمه دواه و ذکره شفاه...

1393/6/3 20:58
نویسنده : آزاده
165 بازدید
اشتراک گذاری

دلم خوش بود که امروز آخرین جلسه آکادمیه.....ولی،بهم رسوندن که  تا 2 ماه دیگه همچنان ادامه داره...در این صورت آنتراکت بی ....

البته پُر بی راه هم نمیگفتن....فاصله بیفته هم شما هم ما کلا میریم تعطیلات و  بی خیال درس....

فعلا که عادت کردی و وقتی شنیدی انگار نه انگار....شکایتی نداشتی..... راستش دیگه واسه خودمم این بروبیاهای طولانی عادی شده ...

امروز از صبح تا 1 ساعت قبل از رفتن به آکادمی فقـــــــــط شاهنامه کار کردیم....یه ذره هم پیانو....در حد خوابوندن دنا... (D:) قطعه "شب" از دکتر خواهش کردم با خانم دکتر م صحبت کنه و حجم

-------------------------------------------------------------------

دست و دلم بدجوری لرزیده.....نمیتونم ادامه بدم....

عشقم، دعا کن...

-------------------------------------------------------------------

مشغول نوشتن بودم واست... که بابا میس کالم رو جواب داد....جویای حال آقابزرگ بودم، در عین ناوری شنیدم حال آقابزرگ بدتر از قبل شده... مبهوت موندم....داغون شدم، سرم به شدت درد گرفته... خدایا بدجوری دلم شکسته، خودت مث همیشه یاریگر باش و به خیر بگذرون...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)