ساینا ساینا ، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات ساینا

خاده مدیه دیروز... خاله ملیحه امروز

1393/2/19 23:49
نویسنده : آزاده
141 بازدید
اشتراک گذاری

خوشگلم الان خواب نازی... اتاقتو کااااااااملا مرتب کردی بعد از کتابخونی خوابیدی.....

عصر سه شنبه رفتیم......همایش ریاضی مدرسه خ د .....بدددک نبود...ولی از انتظاری که ما داشتیم خیلی فاصله داشت.

ظهر چهارشنبه مدرسه تون جلسه داشتیم......که در واقع آخرین جلسه سال تحصیلی با اولیا بود....جشنتون احتمال زیاد 29 اردیبهشت برگزار میشه....کلی تمرین کردین این مدت.....نمایش.......شعر و ....

یکشنبه قراره واست جشن تولدتو توی مدرسه برگزار کنیم... البته با حضور همکلاسیا و مربیانت...

دیروز صبح خاله ملیحه جون رسیدن ... خوشبختانه بابا از رفتن به سمینار دندان... منصرف شدن... شمارو سپردم به بابائی که ببرتد کلاس پیانو من و دنا جون ساعت 10 نیم راه افتادیم سر قرار با خاله ملیح، نمایشگاه ... دنا جون همراه خوبی بود و جز نیم ساعتی که منتظر بودیم و هییییییچ سایه نیافتیم... که اونم اجتناب ناپذیر بود.....اذیت نکرد...کلا عالی بود...

با خاله ملیحه 3 برگشتیم خونه....خاله محبوبه اینا هم توی خونه بهمون پیوستن.....شب رو با هم بودیم.... ظهر بسیار گرم جمعه با همگی رفتیم پارک خوارزم و بعدم نهج البلاغه پیاده روی و در نهایت پارک سپهر فرش پهن کردیم و بستنی خوری و از هوای خنک زیر سایه درخت حسابی لذت بردیم....ناهار برگشتیم خونه ساعت 4 همگی رفتند......و در نهایت خیلی خوش گذشت......فقط جای خاله زهره اینا خالی بود (مهمون داشتن)... خاله ملیحه جون.......ممنون از حضورتون.....حسابی روحیه هممون بهتر شد......امیدوارم هر چه زودتر به همراه زهرا و سما جون و بابائی در خدمتتون باشیم.....

دوستتون داریم تا همیشههههه ی همیشه......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)