ساینا ساینا ، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

خاطرات ساینا

جمعه ای که گذشت...

1393/1/29 23:25
نویسنده : آزاده
153 بازدید
اشتراک گذاری

اتاقت رو سر شب نسبتا خالی کردیم....فردا عصر قرار نصب کاغذ دیواری داریم...

امروز صبحم تمرین پیانو داشتیم...جدیدا روزای تعطیل همون سر صبح میری سر تمرین....بخاطر اینکه سرحال شی و البته بدون خستگی تمرین میزنی...نسیم جون حسابی ازت راضیه....بخصوص نت خوانیت.

ووووووای که این روزا دلم یه دعوتی توپ علوسی میخورد... بدجوری گرفتار مدرسه رفتن و کلاسهای فوقت شدیممممم.....ولی می ارزه....

یکسره میگی روز معلم کی میرسه...

شدیدا منتظر روز تولدتم هستی......یادش بخیر پارسال.....

عصری توی اتاقت طبق معمول مشغول نمایش و بازی میشدی... بابا ازت خواست بیای توی هال و پیش ما اجرا و بازی کنی....کلی عروسک آوردی و از هر وسیله دم دستت توی نمایش استفاده میکردی... 45 مین سرگرممون کردی...منم دوربینو روی شومینه روشن گذاشتم در حال ریکورد فیلم...خیلی بامزه بود....دنا جونم در حال مطالعه کتابش با طنین صداش فیلمو شیرینتر کرد....جیجل من :-*

قصد داشتم کلی عکس بزارم ولی به هیچوجه حسش نیست....خیلی هم خوابم میاد...

شما دوتا که 9 نیم 10 خوابیدین.....منم بیام بهتون بپیوندم .....

امروز هم روز خوبی رو پشت سر گذاشتیم....شکر........دوستت داریم خوشگلکم :-*

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)