ساینا ساینا ، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات ساینا

وقایع ...

1391/2/29 22:36
نویسنده : آزاده
217 بازدید
اشتراک گذاری

دوربین و برمیداری و شروع میکنی از وسایل خونه عکس گرفتن.

دفتر یادداشت رو بر میداری توش اسم خودت و دوستات رو مینویسی.

چند تا از کتابهات رو میزاری توی یه نایلکس واسه زمانی که رفتیم پارک ببریم واست بخونم....

مدادرنگیهاتو میاری با چند تا کتاب نقاشی که باهاشون مشغول شی...

سی دی میاری که بزاری تو لپ تاپ یا دستگاه خودت...

فولدر کتابهای موسیقی و خود بلزت رو میاری که با هم تمرین کنیم...

واسه خودت آبمیوه میاری و تقاضای خوردنی میکنی چون میگی حوصلم سر رفته از گشنگی :دی

وقتی کارتون میزاری بجای شخصیت هاش حرف میزنی و یا جوابشون رو ممیدی......مثلا شخصیت منفوره میگه (هلی خیلی دختر بدیه) بعد شما میگی" نه  خیرم، خیلی هم دختر خوبیه تو خیلی بدجنسی همش بهش کارهای سخت سخت میگی"

میرم میبینم تمااااااااام ریز و درشت اسباب بازیهاتو ریختی که یک دفعه با همشون بازی میکنی ولی بعد به من میگی خیلی زیاده بیا کمکم که با هم جمع کنیم...

مث سابق رنگ به رنگ لباس عوض نمیکنی...

میگی بیا بهت کمک کنم درس بخونی.....

و..........

اینا همش وقایع اتفاقیه که شما تو خونه اجرا میکنی....

میگی "من عشق شما و بابائم نه مامان بابای دیگه......."

"خوشحالم که با شما زندگی میکنم....."

------------------------------------------------------------------------------

عشقمی....دوستت دارم......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)