خدایا به امید تو روز جمعه خوبی رو آغازمیکنیم...
چند روزه بارونی رو پشت سر میزاریم....خدایا همینجور هوامونو داشته باش و بارون رحمتتو بر ما نازل کن...امروز جمعه با خاله زهره از چند روز قبل خودمو دعوت کردم بریم سمتشون و قرار گذاشتیم که بریم پارک ل واسه عکاسی... بابا قراره از کلاسش بیاد و به ما ملحق شه... ناهار هم قرار شده قلیه ماهی، دستپخت خاله زهره عزیزو نوش جان کنیم... دستشون درد نکنه...
الان مشغول تمرین پیانویی...بعدش میزنیم بیرون...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی