ساینا ساینا ، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات ساینا

حال و هوای ابری

1392/2/7 22:44
نویسنده : آزاده
145 بازدید
اشتراک گذاری

عروسکم متاسفانه دو روزه که دچار ویروس شدی......و شایدم باکتری یه ساندویچ آماده که از توی یخچال یه سوپر مارکت ورداشتی و تو ماشین خوردی.... دکتر واست داروهای خاصی نوشت......که تا بحال ندیده بودم... دوبار دچار تهوع شدی و بالا آوردی... تب میکنی نزدیک 39... امروز حالت بهتر بود واسه تجدید روحیه بهتر و به خواست خودت که یک هفته است هوس رفتن به سرزمین عجایب کردی بعد از خوردن نهار که ماکارونی بود بردیمت سرزمین عجایب..... 2  3 ساعتی اونجا بودیم.....نیم ساعتی توی مرکز خریدش دنبال تونیک و لگین واست گشتم... که یه تونیک شلوارک خوشگل دیدم و مجال ندادم اونو خریدم ولی متاسفانه لگین خوشگل ندیدم.....بجاش یه جوراب شلواری صورتی کمرنگ واست گرفتم به اضافه دو تا لباس زیر. که یکیشو خودم خیلی دوست میدارم... قصد داشتم بریم فروشگاه رنگین کمان و واست کتابهای فکری تمرینی و بازی میخریدم ولی بخاطر اینکه حال و روز خوبی نداشتی منصرف شدم و زودتر برگشتیم خونه.

این چند روز یککککککککککسره واست در حال کتاب خوندن بودیم، امروز عصر خسته شدیم و بهت دستور دادیم بری و چند تا بازی فکری مث قایم موشک و پازل و لگو بیاری انجام بدیم....با این حال و روزت یه کم هم زبان تمرین کردیم......تا اینجاش که تمرین آنچنانی نیاز نبوده چون خودت همرو بلدی میمونه تمرینات تعادلی حین خوندن...

متاسفانه یا... دکتر پ معتقدن که هر نوع فعالیت جنبی با مشورت ایشون باشه...یه کم سخته و آزادی عمل رو ازم گرفتن، طفلی من که از چند ماه قبل تصمیم گرفته بودم بیخیال مهد بردنت بشم و بهار و تابستونت رو با کلاسهای خارج از مهد برنامه ریزی کنم... ولی...

تا یکی دو ماه ادامه ورزش اسکیت رو منع کردن و تاکید فراوون روی انجام ورزشهایی مث شنا و ژیمناستیک و همچنین نواختن پیانو دارن... در مورد شنا که برنامه امسال خودت همین بود...ژیمناستیک هم تا حدودی توی مهد تمرین داشتین و بنا بود شنبه ها بعد از تایم بسکتبالم ژیمناستیک بری...در مورد موسیقی،  همچنان منتظر میشم که نظر مربی های موسیقی خودت رو بدونم.....انشالله تا یکی دو ماه دیگه مشخص میشه...چون ممکنه بعلت افت قیمت ها تا چند ماه آینده اقدام به خرید پیانو نکنیم........البته امیدواریم....

فردا و پس فردا که هیچ، حسابی گرفتارم ولی دوشنبه یه سر به کانون پرورش فکری و فرهنگسرا خواهم زد و اگه برنامه خاصی واست داشتن  با مشورت قبلی، حتما معرفی ات خواهم کرد...

دیروز با کمک هم یه کیک با طعم قهوه درست کردیمممممم ....که اول از همه خودت با اشتها شروع کردی به خوردن....از خمیر گرفته تا کیک آماده شده...

هر روز عصر با هم آنه شرلی میبینیم.....و گاهی صبحها تکرارش رو هم شما میبینی.....خییییلی جالبه چون در مورد کارتون دیدن کاملا هم سلیقه ایم...

نمیدونم کی فرصت میکنم برم مهد و تسویه حساب کنم...

تا بعد....

دوستت داریمممممممممممم حسابیییییی :-**********

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)