:-)
پاییز هم گذشت...با وجودیکه بابا نتونست شب یلدا کنارمون باشه ولی باز هم یک شب یلدای متفاوت رو گذروندیم.....بینهایت به جفتتون خوش گذشت... از دو هفته قبل با مانترا جون یکی از بهترین همکلاسی ها و دوستانت هماهنگ کردیم که توی جشن شب یلدای ک ی د ز ل ن د شرکت کنیم... دنا جون 3 ساعت و نیم انگار نتونست انرژی هاشو کامل تخلیه کنه و موقع برگشت بازم دلش میخواست اونجا باشه.. شکر..... ...
نویسنده :
آزاده
11:53